محمّد بن وصيف سجستانى
بنابر اتفاق نظر اكثر مورخين و ثبت و تاييد تاريخ كهن ادب ايران، اولين شعر مكتوب فارسى را محمّد بن وصيف سجستانى در نيمه اوّل قرن سوم هجرى قمرى سرود. آنگاه كه يعقوب ليث صفارى امير و كشور گشاى بزرگ ايران با در دست داشتن فرمان حكومت سيستان، كابل، كرمان، خراسان، پيروزمندانه به زرنج ـ پايتخت سيستان ـ بازگشت، شعرا بر طبق رسم، او را فراوان شعر گفتند و در آن روزگار چون نامه پارسى كس ننوشته بود، وى را به زبان عربى ستايش مىكردند، يعقوب بر آشفت و گفت: چرا سخنى بايد گفت كه من ندانم، بنابراين محمّد بن وصيف سجستانى كه دبير رسايل او بود و ادب نيكو مىدانست اوّل شعر فارسى در عجم را با اين مطلع سرود:
اى اميرى كه اميران جهان خاصّه و عام بنده و چاكر ومولاى و سگ بند و غلام
و براى اولين بار سرايش شعر فارسى را به رسميت بخشيد و از اين رو از آن زمان تاكنون به عنوان پايهگذار شعر فارسى درى شناخته شده است. حال اگر بپذيريم كه سرايش شعر پارسى بوسيله وصيف سجستانى سبب شد تا زمينه گسترش ادب فارسى فراهم آيد بايد پذيرفت كه اوّلين شاعر سجستانى سهم بزرگى را در ادبيات به خود اختصاص داده است. الهامگيرى شاعر از آيات، روايات و احاديث قرآنى مشهور است:
بخواندى تو اميرا به يقين با قليل الفئه كت داد در آن لشكر كام